وضعیت اقتصادی اجتماعی احتمالا پرکاربردترین متغیر در تحقیقات آموزشی است (سیرین، ۲۰۰۵). به طور روز افزون محققان فرایندهای آموزشی مرتبط با وضعیت اقتصادی اجتماعی که شامل پیشرفت تحصیلی نیز می شود را آزمون می‌کنند؛ همچنین اعتقاد گسترده ای وجود دارد که وضعیت اقتصادی اجتماعی در سطح فردی قویا با پیشرفت تحصیلی رابطه دارد (سیرین،۲۰۰۵).

 

وایت، (۱۹۸۲) به نقل از سیرین ۲۰۰۵ اولین مطالعه فرا تحلیل را انجام داد که پیشینه یا ادبیات مربوط به وضعیت اقتصادی اجتماعی را با تمرکز بر مطالعات منتشر شده پیش از سال ۱۹۸۰ را بررسی می کرد؛ این مطالعات رابطه بین وضعیت اقتصادی اجتماعی و پیشرفت تحصیلی را آزمون کرده بودند. نتایج نشان داد که این رابطه با تعدادی از عوامل نظیر انواع وضعیت اقتصادی اجتماعی ( بالا، پایین، اقلیت، اکثریت )، مقیاس اندازه گیری پیشرفت تحصیلی و نوع واحد تحلیل ( فرد / مدرسه ) به طور معناداری متفاوت است. پس از انتشار فراتحلیل وایت در سال ۱۹۸۲ تعداد زیادی ‌از مطالعات تجربی جدید نیز همین رابطه را کشف کردند اما نتایج متضاد است. این نتایج محدوده ای از یک رابطه قوی ( به عنوان مثال ؛ لامدین[۱۸]، ۱۹۹۶ ؛ ساتن و سادر استروم [۱۹]، ۱۹۹۹ ) تا عدم رابطه معنی دار به طور کل، ( به عنوان مثال رایپل و لوتار[۲۰]، ۲۰۰۰ ؛ سیفراید[۲۱]، ۱۹۹۸ ) را در بـر می‌گیرد. جدای از تعداد کمی مطالعات توصیفی که به یک حوزه خاص مربوطند (به عنوان مثال انتوایزل و آلتون[۲۲]، ۱۹۹۴ ؛ هیومن و ولف [۲۳]، ۱۹۹۴ ؛ مک لوید[۲۴]، ۱۹۹۸ ؛ وانگ هیرتال و والبرگ[۲۵]، ۱۹۹۳ ) مطالعه نظام مندی درباره این یافته های تجربی تحقیق وجود ندارد ( سیرین، ۲۰۰۵ ).

 

مک لوید ( ۱۹۹۸ ) در مطالعه اخیر خود ‌در مورد وضعیت اقتصادی اجتماعی و رشد کودک و انتوایزل و آستون ( ۱۹۹۴ به نقل از سیرین، ۲۰۰۵ ) در مطالعه اش بر روی مقیاس وضعیت اقتصادی اجتماعی، تعدادی از متغیرهای مهمی را شناسایی کردند که مطالعات منتشر شده از دهه ۶۰ تا ۷۰ را از مطالعات جدید (دهه ۷۰ به بعد) متفاوت می‌سازد. اکنون به بررسی تفاوت‌های بین مطالعات دهه هفتاد به بعد با مطالعات پیش از این دهه می پردازیم.

 

اولین تفاوت تغییر در روش عملیاتی کردن متغیر وضعیت اقتصادی اجتماعی توسط محققان جدید است. در تحقیقات جدید از تعدادی متغیر به عنوان نشانگرهای وضعیت اقتصادی اجتماعی استفاده شده است. مانند درآمد خانواده، سطح تحصیلات مادر و تعداد اعضاء خانواده در حالی که در مطالعات پیش از دهه ۷۰ فقط از شغل یا سواد پدر.به عنوان تنها مؤلفه وضعیت اقتصادی اجتماعی استفاده می شد.

 

دومین تفاوت تغییرات اجتماعی است که در آمریکا روی داده است بویژه ‌در مورد سطح تحصیلات والدین و تعداد اعضاء خانواده. در خلال دهه ۹۰ تحصیلات والدین به طور چشمگیری جهت گیری های مورد نظر دانش آموزان را تغییر داد. بچه های سال ۲۰۰۰ با والدین با سوادتری نسبت به بچه های سال ۱۹۸۰ زندگی می‌کردند ( وزارت آموزش و پرورش ایالات متحده [۲۶]، ۲۰۰۰ ) به همیـن ترتیب کاهـش انـدازه خانـواده ( تعداد فرزندان ) نیز تاثیر گذار بود .حدود ۴۸ درصد از بچه ها در سال ۱۹۷۰ فقط یک برادر یا خواهر داشتند در حالی که این رقم در سال ۱۹۹۰ به ۷۰ درصد رسیده بود ( گرایزمر، کربی، برندز و ویلیامسون[۲۷] ؛ ۱۹۹۴ به نقل از سیرین، ۲۰۰۵). این مسائل ‌در مورد سایر کشورها از جمله ایــران نیز صدق می‌کند.

 

تفاوت سوم تمرکز محققان بر عامل‌های تعدیل کننده ای بود که می توانستند بر رابطه بالای بین وضعیت اقتصادی اجتماعی و پیشرفت تحصیلی تاثیر بگذارند ( مک لوید، ۱۹۹۸ ). این متغیرها، متغیرهای مفهومی نظیر نژاد یا قومیت ویژگی‌های همسایگان و پایه تحصیلی دانش- آموزان، موقعیت مدرسه، ویژگی‌های دانش آموزان و موقعیت پایین خانواده می‌باشد.

 

وضعیت اقتصادی اجتمـاعی خانواده به وسیله ترکیبات متنوعی از متغیــرها ارزیابی ( آزمــون ) می­ شود و همین عامل موجب ابهام در تفسیر یافته های تحقیقات مختلف شده است (وایت،۱۹۸۲ به نقل از سیرین، ۲۰۰۵). ‌بنابرین‏ در هنگام تفسیر داده ها باید ‌به این موارد دقت کرد.

 

در حالی که درباره معنی مفهومی وضعیت اقتصادی اجتماعی عدم توافق کامل وجود دارد، به نظر می‌رسد درباره تعریف سـه جانـبه دانـکن، فدرمـن و دانـکن[۲۸] ( ۱۹۷۲) از وضعـیت اقتـصادی اجتماعی توافق وجود داشته باشد. این تعریف شامل درآمد، سواد و شغل والدین به عنوان سه نشانگر اصلی وضعیت اقتصادی اجتماعی می‌باشد( گاتفراید[۲۹]،۱۹۸۵ به نقل از سیرین، ۲۰۰۵ ؛ هاسر[۳۰]، ۱۹۹۴؛ مولر و پارسل[۳۱]، ۱۹۸۱) بسیــاری از مطالعات تجـربی که رابطه بیـن این مـؤلفه ها ( نشانگرها ) را آزمون کرده‌اند، همبستگی متوسط اما بسیار مهمی را یافتند (بین سواد، درآمد و شغل) که نشان می‌دهد این مؤلفه ها با اینکه در واقع یکی هستند، هر یک از این نشانگرها اساسا برای سنجش یکی از جنبه‌های متفاوت وضعیت اقتصـادی اجتماعی که باید لحاظ شود تا فرد از دیگران متمایز شود، به کار برده می شود(بولن، گلانویل و استکلف[۳۲]، ۲۰۰۱ ؛ هاسر و هانگ[۳۳]، ۱۹۹۷).

 

۲-۳-۱-۱- مؤلفه اول: درآمد والدین

 

درآمد والدین یکی از نشانگرهای وضعیت اقتصادی اجتماعی نشان دهنده امکانات و منابع اجتماعی اقتصادی است که در دسترس دانش آموز قرار دارد ( سیرین، ۲۰۰۵ ). درآمد خانواده نقش مهمی در رابطه بین وضعیت اقتصـادی اجتمـاعی و پیشـرفـت تحصیلی ایفـا می‌کند. توان مالی به عنوان منابع مالی خانواده معرفی شده است که برای برآوردن نیازهای اساسی دانش آموز مورد استفاده قرار می‌گیرد و به طور معنی داری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموز تاثیر می‌گذارد. ( کلمن[۳۴]، ۱۹۸۸به نقل از سیرین، ۲۰۰۵) خانواده های دارای توان مالی بالاتر می‌توانند فرزندان خود را به وسیله منابع آموزشی نظیر کتاب و کامپیوتر تجهیزکنند که این منابع، تجارب آموزشی آن ها را غنی تر می‌سازد. با توجه به زمینه انگیزشی دانش آموزان برای موفقیت، دانش آموزان دارای وضعیت اقتصادی اجتماعی متوسط و بالا، احتمال بیشتری دارد که سطح بالای انگیزش برای موفقیت در مدرسه را داشته باشند. همچنین دانش آموزان دارای وضعیت اقتصادی اجتماعی متوسط معمولا انتظار دارند که پیشرفت تحصیلی منجر به یافتن شغل مناسب و درآمد بالا بشود. آن ها والدین و همسایگانی دارند که در امر تحصیل موفق بوده اند و در حال حاضر از این مؤفقیت در امور زندگی مانند شغل مناسب و درآمد بالا بهترین استفاده را می‌برند. به عبارت دیگر آن ها در خاطرات روزانه خود هم در محیط خانه و هم در سایر محیطها باور دارند که موفقیت در مدرسه پاداشها و بازده های اقتصادی و اجتماعی را در پی خواهد داشت( اوکاز[۳۵]، ۱۹۹۰ به نقل از آزتورک[۳۶]،۲۰۰۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...