“
۲-۱۵-۳- پذیرا بودن یا گشودگی نسبت به تجربه-O
اینگونه افراد خیال پرداز ،کنجکاو و گشوده نسبت به افکار و علاقه مند نسبت به امور فرهنگی هستند.در مقابل افرادی که نمرههای پایینی کسب میکنند سنت گرا،واقع بین،دارای علایق محدود و غیر هنرمندانه هستند.
۲-۱۵-۴- سازگاری یا مطبوع بودن-A
افرادی که در این عامل در سطح بالایی قرار میگیرند،خوش طینت،گرم،نجیب،دارای حس همکاری،خوشبین و خیرخواه در حالی که افرادی که در این عامل نمرههای پایینی میگیرند،تحریکپذیر،اهل بحث و جدل،بیرحم،بد گمان،فاقد حس همکاری و کینه جو هستند.
۲-۱۵-۵- مسئولیت پذیری یا وظیفه شناسی-C
این عامل از یک سو با صفتهایی مانند مسئول،خویشتنداری،منظم و موفق و از سویی دیگر با صفتهایی مانند غیرمسئول،بیتوجه،تکانشی،تنبل و غیرقابل اعتماد و ارتباط است(کارلهافمن[۳۸]،مارک ونوی،جودیت ورنوی،به نقل از بحیرایی و همکاران،۱۳۸۱).
۲-۱۶- پرورش و ایجاد مهارت تفکر انتقادی
در دنیای پیچیده امروز تنها یک چیز قابل پیشبینی است و آن یک چیز، پیشبینی ناپذیر بودن همه چیز است.لازمه زندگی درست در جهانی که پیوسته درحال تغییر و تحول است، توانمندی در تفکر است.در دنیای متلاطم و پرچالش امروز که شناسایی درست از نادرست و حقیقت از مجاز به دشواری انجام میشود،داشتن مهارت تشخیص و جداسازی آن ها از یکدیگر، یکی از رمزهای موفق زیستن است.
۲-۱۷- تفکر چیست؟
منظور از تفکر (اندیشیدن)فرایندی است که توسط آن یادگیریهای گذشته دستکاری و سازماندهی میشوند.از آنجا که یادگیریهای گذشته ما در حافظه ذخیره میشوند. پس میتوان تفکر را به عنوان دخل و تصرف در حافظه تعریف کرد و به عبارتی باز آرایی یا تغییر شناختی اطلاعات به دست آمده از محیط و نمادهای ذخیره شده در حافظه دراز مدت. . . این تعریف کلی انواع مختلف تفکر را در بر میگیرد بعضی انواع تفکر جنبه ی بسیار خصوصی دارند و نمادهایی را به کار میگیرند که دارای معانی کاملأ شخصی هستند این نوع تفکر را تفکر خودگرا گویند رویا موردی از تفکر خود گرا است. انواع دیگر تفکر حل کردن مسائل و خلق چیزهای تازه است. این نوع تفکر را تفکر هدایتگرا(جهت دار)میگویند(سیف،۱۳۸۷).
۲-۱۷-۱- تعریف تفکر انتقادی
هر یک از ما در زندگی واقعی و بدون درک عمیقی از تفکر انتقادی برای قضاوت درباره ی دغدغههایمان ،آگاهانه یا ناآگاهانه پرسشهایی طرح میکنیم.با پاسخگویی به آن ها نیز آن ها را میشناسیم و درباره شان تصمیم می گیریم. پس میتوان گفت هر یک از ما بدون دانستن تعریف دقیقی از تفکر انتقادی ادراکی شهودی نسبت به آن داریم. به واسطه همین ادراک شهودی وقتی با این پرسش مواجه میشویم که «تفکر انتقادی چیست؟» میتوانیم بگوییم اندیشیدن مستدل و عقلانی و منطقی است یا تفکری که با آن دریافتی عینی از واقعیت کسب کرد و . . .. این ها پاسخهای اولیه-والبته صحیح به چیستی تفکر انتقادی اند(قاضی مرادی ،۱۳۹۱).
انجمن فلسفه ی آمریکا یک تعریف برای تفکر انتقادی ارائه کردهاست که شامل مؤلفههای عاطفی و شناختی تفکر انتقادی هدفمند و خود نظم دهنده ای است که به تعبیر و تحلیل و ارزیابی استنباط و همچنین تبیین ملاحظات موقعیتی و روش شناختی مفهومیمبتنی است که به صورت دائمیکنجکاو آگاه و دقیق در قضاوت ارزیابی کننده عینی و بدون سوگیری تمایل به بررسی مجدد و روشن بینی مسائل و مشکلات جدی در اخذ اطلاعات مرتبط در انتخاب معیارهاست(بینینگ[۳۹]،۲۰۰۶).
۲-۱۷-۲- نظریات در باب تفکر انتقادی
اما نظریه پردازان تفکر انتقادی از آغاز کوشیده اند تعریفی جامع و دقیق از آن ارائه دهند. این کوشش همچنان ادامه دارد بدون اینکه توافقی عمومینسبت به تعریفی از تفکر انتقادی ایجاد شده باشد. علت اصلی این است که تفکر انتقادی شیوه ی تفکر انتقادی در همه ی عرصهها از علوم دقیقه و تجربی تا علوم انسانی و فلسفه و هنر است. اما آیا این تفکر انتقادی در هر یک از زمینهها یکسان است. پاسخ منفی است. برای نمونه کاربرد تفکر انتقادی در ریاضیات مسئله گشایی(حل مسئله)است.
نظریه پردازان تفکر انتقادی تعاریفی گاه مشابه و گاه متفاوت از آن ارائه کردهاند. نخستین تعریف عمومیاز رابرت انیس است: (تفکر انتقادی تفکر عقلانی و بازتابی است که بر تصمیم گیری نسبت به آنچه معتقد میشویم یا عمل میکنیم متمرکز میشود). در این تعریف بر عنصر تصمیم گیری در تفکر انتقادی تأکید میشودهمین نکته نشانه ی رویکرد عمل گرایانه این تعریف است. این جنبه تأکید انیس بر تصمیم گیری درباره ی عملی که میخواهیم انجام دهیم نیز پر رنگ تر میشود. اما این تعریف کلی ابهامهایی دارد:آیا هر تصمیم گیری در مورد پذیرش هر عقیده یا انجام هر عملی در قلمرو تفکر انتقادی قرار میگیرد؟آیا عواطف و احساسات انسان در پیشبرد روند این تفکر نقش ندارند یا تأثیر منفی دارند که در این تعریف فقط بر عقلانی بودن آن تأکید شده است؟اصلأ هنجارهای عینی برای عقلانی و بازتابی بودن تفکر چیستند؟
ریچارد پاول تعاریف متعددی از تفکر انتقادی ارائه میدهد که هر یک بر جنبههایی از آن تأکید دارند. تعاریف او دو جنبه عمومیدارند:اول بر بازتابی بودن این شیوه ی تفکر متمرکزند.دوم بر مهارتها و ویژگیهایی تأکید دارند که اندیشمند انتقادی را به داوری درباره ی موضوع بررسیاش میرسانند.در مورد اولی مینویسد:تفکر انتقادی هنر تفکر است درباره تفکر به شیوهای که از نظر فکری (منطقی)انتظام یافته و منضبط باشد.اندیشمندان انتقادی آشکارا در سه برههی مرتبط تفکر متمرکز میشوند:آنان تفکر را تحلیل میکنند،تفکر را ارزشیابی میکنند و تفکر را اعتلا میدهند. . .این سه برهه برای این است که اندیشمند انتقادی مسئولیت تفکرش را به عهده گیرد.بازتابی بودن تفکر انتقادی آنچنان که در تعریف پاول آمده به این معنا ست که این تفکر تفکری است د رباره ی خود روند تفکر.
در مورد دوم مینویسد:تفکر انتقادی (روند از نظر فکری انتظام یافته مفهومسازی کاربرد،تحلیل،و یا ارزشیابی ماهرانه و فعالانه ی اطلاعات فراهم آمده یا پدید آمده از مشاهده تجربه،بازنمایی،استدلال یا مکالمه با دیگران است که همچون رانمایی برای کسب عقیده و انتخاب عمل به کار گرفته میشوند.در ان تعریف او تفکر انتقادی را از منظر ارتباط با موضوع مورد بررسی میسنجد.
ریچارد پاول و همکارانش (به ویژه لیندا الدر)تأثیر مهمیبر نظریهپردازی تفکر انتقادی و اشاعه ی آن مشخصأ در حوزه های آموزشی داشته اند. با این حال انجمن فلسفه ی آمریکا متفکرانی را سازمان داد تا با بهره گرفتن از تحقیق و آزمایشهای گسترده در حوزه های گوناگون علوم تجربی علوم انسانی،فلسفه و . . .دریافت جامعتری از تفکر انتقادی معیارها و مهارتهای آن و نیز ویژگیهای لازم برای اندیشمند انتقادی تدوین کنند.این گروه متفکران به ریاست پیتر فسیونه در پی دو سال تحقیق گزارشی از نتیجه ی کار خود تحت عنوان گزارش دلفی منتشر کردنددر این گزارش با دریافت دقیق تر منسجم تر و همه جانبه تری از تفکر انتقادی به دست داده میشود:تفکر انتقادی روند رسیدن به داوری هدفمند و خود تنظیمگر است.
“
[دوشنبه 1401-09-21] [ 05:06:00 ب.ظ ]
|